Thursday, August 1, 2013

صدا کن مرا صدای تو خو ب است

اصلا فرقی هم نمیکند آخرین تاریخ برای هفته پیش باشد یا سال گذشته
حرفی برای گفتن نبوده
چیزی برای نوشتن نداشتم
روزها فقط میگذرند و من مثلا سعی دارم کیفیت زندگیم را بالا ببرم خوش بگذرانم خوب بخوابم شیک بپوشم
الکل مصرف میکنم در حدی که مست به خانه بر میگردم و توضیحی نمیدهم
سیگار میکشم آنقدر که دیگر از بویش بالا بیاورم
کا  میکنم خرج قر و فرم دربیایید قبض موبایلی بدهم کتابی بخرم
به سفر میروم تنها با بقیه شمال جنگل دریا
... اما همه اینها معنیش این نیست که دارد بهم خوش میگذرد یا کون شماها بسوزد
معنیش اصلا مهم نیست مهم این است که تمام شد
همه آنچیزی که داشتم و بودم
بعد از این هیچ چیری نیست
هیچ چیز